ترنمترنم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

ترنم زندگیم

شب زنده داری

سلام به دختر نازم. خوبی مامانی؟مامانی دیشب تا ساعت۲ بیدار بودم واصلا خوابم نمیبرد از جام بلند شدم یکم قران خوندم بعدش تلویزیون رو روشن کردم تا بلکه یه فیلمی باشه ببینم که اونم چیزی نداشت در هر صورت تا ۲ بیدار بودم شما هم گلم فک کنم فهمیده بودی مامان بیخواب شده با من همراه شده بودی و کلی تکونای شدید میخوردی نفسم بابایی هم چنان در خواب ناز غرق شده بود که نگو فک کنم تو خواب داشت منو همراهی میکرد!!!!! ...
29 آبان 1392

انتظار

سلام دختر نازم امیدوارم که حالت خوب باشه عزیزم.کمتر از یه ماه دیگه مونده بیای پیشم انشالله. امیدوارم بسلامت بیای بغلم ولی دیگه تحمل این روزا خیلی واسم سخت شده دوست دارم هر چی زودتر بیای تا ببینمت گلم   بیصبرانه منتظر رسیدنتم عزیزم.راستی ۵شنبه میخوایم سیسمونی بگیریم بالاخره ...
29 آبان 1392

ترنم جونم

سلام به دختر نازم بالاخره جشن سیسمونی رو گرفتیم شکر خدا   کلی به هممون خوش گذشت ولی مامانی دیگه اخر شب از خستگی مونده بود گریه کنه تنها دلیل گریه نکردنم مهمونا بودن شب هم عمه هات و مامان جوادیت اینجا خوابیدن که مامان جوادی میگفت دیشب تو خواب کلی ناله میکردم ولی با همه اینا با فکر به شما گلم خستگیام کم میشد.فردا وقت دکتر دارم برم ببینم عزیزکم کی قراره بیاد بغلم بسلامتی.من و بابا جون بیصبرانه منتظر حضورت تو خونمونیم عشق زندگیمون ...
29 آبان 1392

سیسمونی ترنم

سلام به دختر گلم بالاخره فرصت شد یه چن تا ازعکس از وسایلت بگیرم ببینم میتونم بذارم اینجا....   ...
29 آبان 1392

اتاق دخترکم

سلام به دختر مامان خوبی گلم.یه خبر هفته پیش اتاق دخترم کامل چیده شد با کمک مامانی -خاله سارا -دو از خاله های خودم و ملیکا جون. اخر این هفته قرار بود جشن سیسمونی رو بگیریم که متاسفانه پسر خاله مامان جوادی فوت شد به خاطر همین عقب افتاد   ولی اشکال نداره ایشالله یکی دو هفته دیگه میگیریم دختر نازم.الان دیگه کلی تکون میخوری مامان جون بعضی وقتا یه کارایی میکنی که من نفسم بند میاد ولی عاشق تکوناتم نفسم بیصبرانه منتظر تولدتم عشقم. دوستت دارم بزودی عکسای اتاقت میذارم اینجا دختر گلی ...
29 آبان 1392

بدون عنوان

فقط 51 روز دیگه تا تولد نینی .... خدایا همون طور که تا حالا کمکم کردی این 51 روز دیگه رو هم به خودت میسپارم. مواظب ما باش   (هفته۳۳) ...
29 آبان 1392

اندر احوالات هفته 30 ام

اندازه كودك شما كمي بيشتر از 39.3 سانتي متر شده است و وزن او حدود 1350 گرم مي باشد. مايع آمنيوتيك اطراف او اكنون حدود 700 گرم است اما با گذشت زمان كودك شما رشد كرده و حجم بيشتري از رحم را به خود اختصاص خواهد داد و در نتيجه حجم مايع آمنيوتيك اطراف او كاهش خواهد يافت. چشمان او باز و بسته مي شوند، او قادر است بين تاريكي و روشنايي تمايز قائل شود و حتي مي تواند حركت يك منبع نور را به سمت عقب و جلو دنبال كند. هنگامي كه كودك شما متولد شود چشمانش را در بيشتر طول روز بسته نگه مي دارد. هنگامي كه چشمانش را باز مي كند مي تواند به تغييرات نور واكنش نشان دهد. اما ميزان دقت بينايي او تنها 20/1 (يك بيستم) است، يعني فقط اشيائي را دقيقا تشخيص مي دهد كه تنها چ...
29 آبان 1392