ترنمترنم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

ترنم زندگیم

بدون عنوان

عزیزترینم,فرزندم  من مادرت هستم... من با عشق, با اختیار, با اگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم  تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میدارد هدایت میکند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در اغوشش میگیرد, من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد...  من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی,که گاه از خودگذشتگی نامیده میشود...  تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد... من نه بهشت می خواهم نه اسمان و نه زمین ...  بهشت من زمین من و زندگیم ...
4 بهمن 1394

خداحافظ پوشك

جونم برات بگه كه ديروز كه از سركار برگشتم ديدم عمه پوشك واست نبسته تازه نه 1 ساعت نه 2 ساعت كه4 ساعته خانومي بدون پوش ميچرخه....كلي ذوق كردم سريع بردمت تو حياط سرپا گرفتمت تا جيش كني(روم به ديوار)كه بسلامتي هيچ خبري نشد .بعد از يه ساعتي گفتي كه جيش داري بردمت دسشوييو بعله اين اولين بارت بود كه خودت ميگفتي جيگري من،ولي خسته شدي خودت رفتي سراغ پوشك فكر كنم از من و عمه بيشتر استرس داشتي ماهم كه همش ازت ميپرسيديم واسه دستشويي رفتن اعصابت خورد شد امروز هم از ساعت 10صبح دوباره بازت كردم اينبارم جيشت گفتي ايندفعه درستو حسابي بود كه خودتم كلي ذوق كردي كه مثل بزرگا شدي بعدشم به من گفتي كه حالا برام جايزه ميخري ؟گفتم چي ميخواي عزيزم؟شما هم خيلي قشنگ گ...
4 بهمن 1394

دختر گلي

سلام به دخترك قشنگم الان كه دارم برات مينويسم تو بيمارستانم شيفت شبم وشما هم خونه مامان گلي(به قول خودت)الان 2سال و يه ماهته ماشالله يه دختر ناز و تو دل برو.تو شهريور از شير گرفتم خيلي خوب بودي زياد اذيتم نكردي گل نازم.نسبت به اين سن وسالت ماشالله كه چقد بلبل زبوني يعني همه عاشق حرف زدنتن خيلي قشنگ و ناز صحبت ميكني باور كن اسنادش(فيلمات)همه موجوده...نمونش تا يهكار اشتباه ميكني كه من ناراحت ميشم سريع مياي پيشم ميگي :مامان با من قهري منو دوس نداري اگه من بگم كه از دستت نارحتم سريع ميپري بغلم دوتا دستات دور گردن محكم ميگيري بغلم ميكني ميگي نه پسرم ناراحت نباش من دوست دارم(حالا نميدونم چرا ميگي پسرم و تاكيد داري كه من پسرتم )واگه كه بگم كه منم ...
23 آبان 1394

اندر احوالات ترنم

ماشالله ماشالله بزنم به تخته هر چي بگم از انرژي و شلوغ كاري و كاراي عجيبو خطرناك كه در سركار خانم پيدا ميشه كم گفتم...ولي عاشق همه اين كاراتم،خيلي شيريني و طلايي عزيزم.دوستت دارم نفس مامان بووووووس اينم  دو نمونش:نميدونم چرا بقيه عكساش اپلود نشد ...
26 فروردين 1394

واكسن18 ماهگي

چهارشنبه 19 فروردين رفتيم واكسن يه سال و نيميت بزنيم به قول خانومه واكسن دستت درد نداره ولي واكسن پات ميگفتن كه ممكنه دو سه روزي اذيت كنه.واكسن زديم اومديم خونه تا عصري خوب بودي راه ميرفتي زياد درد نداشتي ولي از نزديكاي اذون مغرب شروع كردي به بهانه گيري گذاشتمت روي پام شايد بخوابي نخوابيدي كه هيچ ديگه نميتونستي حتي به پهلو بچرخي وقتي ميخواستم بغلت كنم جيغت بلند ميشد خيلي پات درد ميكرد اصلا راه نميرفتي با كوچكترين تكوني دادت بلند ميشد تا فردا ظهر تقريبا همينطور بودي كه كم كم كمكت كردم راه بري تا ترست بريزه خداروشكر راه ميرفتي ولي يواش،اي جانم اينقد با زحمت ميشستي يا بلند ميشدي كه دلم برات كباب ميشد بعضي وقتا هم وسط بلند شدنت شروع ميكردي به گر...
26 فروردين 1394

13فروردين94

امسال سيزده بدر من شيفت بودم از 8 صبح تا12شب خداروشكر بخش ما زياد شلوغ نشد مثل اينكه ملت حواسشون به خودشون بود و زياد به خودشون اسيب نرسونده بودم غير از چن تايي كه از بغل كوه افتاده بودن و از اين ور و اون ور اومدن سراغ ما براي گرفتن عكس از پا و دستشون،بگذريم روهم رفته از لحاظ كاري خوب بود ولي من داغون بودم چون يه ذره سرفه دختركم تبديل شده بود به يه سرماخوردگي اساسي با تب شديد و سرفه هاي وحشتناك و بي حالي،حالا بايد چيكار ميكردم من سركار دخترم با حال خراب با باباش تو خونه،هر يه ساعت زنگ ميزدم تا ببينم بهتر شده كه باباش ميگفت هنوز يكم داغه،سرفه هم ميكنه ولي خوابه...خب اينا يعني حال ترنم اصلا خوب نسيت ترنمي كه يه لحظه سرجاش نميشينه همش خوابه 3سا...
26 فروردين 1394

مبارك بادت اين سال و همه سال

سلام به زيباترين دختر دنيا،دختر ناز خودم عيدت مبارك باشه ماماني.انشالله كه سال هاي سال هممون با هم سالم و سلامت سال نو رو جشن بگيريم...الهي امين ...
9 فروردين 1394

دندون جدید

مبارکا باشه خانومی هفتمین دندونت بسلامتی در اومد هشتمی هم نزدیکه که بزنه بیرون.دوهفته میشه که حال خوشی نداشتی تقریبا حالتای سرما خوردگی با ابریزش بینی شدید که البته هنوزم ادامه داره،چن شبی هست که ساعتای2 بیدار میشی تا اذون صبح اولش گریه بعدشم بازی امروز صبح که داشتم پوشکت عوض میکردم شما هم سرگرم سر وصدا کردن و شلوغ کاری تو همون اوضاع بودی دندون جدیدت دیدم ...هورااااا خیلی خوشحال شدم  که یه دندون دیگه هم بسلامتی در اوردی ایشالله بقیه شم براحتی دربیاری مامانی ...
8 بهمن 1393